۱۰ میلیون نفر به سینماها آمدند | اگر اکران زمستان از دست برود...
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۹۱۰۶
به گزارش همشهری آنلاین، تعداد مخاطبان سینما در سال ۱۴۰۱، درحالی از ۱۰ میلیون نفر عبور کرده است که انتظار تحقق این میزان مخاطب برای امسال، در تابستان میرفت نه امروز که ۸۰ روز از پائیز نیز سپری شده است.
اکران ۱۴۰۱، یک شروع ضعیف در اکران نوروزی داشت و تنها توانست پذیرای ۷۵۵ هزار نفر باشد. مهندسی نادرست اکران نوروز، این گمانه را مطرح کرد که سینمای ایران، سال جدید را به خوبی آغاز نکرده و همچنان گریبانگیر کرونا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به هر تقدیر، اکران فصل بهار با ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار مخاطب رقم زده شد. این تعداد در اکران تابستان که ۲ ماه آن را محرم و صفر در بر گرفته بود، به ۴ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر رسید و برای ۸۰ روز پائیز نیز تاکنون ۱ میلیون و ۸۵۰ هزار مخاطب به ثبت رسیده است.
اکران در ۳ فصل امسالآنچه سبب شد تا اکران بهار، شکوهمندی همیشگی را نداشته باشد، هدررفت ۱۳ روز ابتدایی سال بود که با فیلمهای قدرتمندی بسته نشد. این ضعف به اندازهای بود که پرفروشترین فیلم این اکران یعنی کمدی سگبند، تنها موفق به کسب گیشه ۱۲ میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومانی شد. نبود فیلم قدرتمند اما در اکران دوم نوروز، به شکل ویژهتری قطعیت یافت بهطوری که با اکران کمدی انفرادی در ۷ اردیبهشتماه، تمامی حواسها معطوف به این فیلم شد تا این فیلم در نبود دیگر آثار کمدی قدرتمند، با گیشه حدود ۷۵ میلیاردی خود، به پرفروشترین فیلم سال تا به امروز تبدیل شود.
تصمیم درست برای نمایش فیلمهای پرمخاطب پس از پایان جامجهانی، نه یک تصمیم برای اکران ۱۴۰۱، بلکه یک آمادگی و ذهنیتسازی نزد مخاطبان برای ورود به سینمای ۱۴۰۲ استاکران تابستان اگرچه تا اینجا بهترین اکران سال است اما قطعا میتوانست بهتر هم باشد.
درست است که ۲ ماه محرم و صفر، با مرداد و شهریور تلاقی پیدا کرد اما نبود فیلم کمدی قدرتمند در این فصل و البته اکران همزمان چند فیلم اجتماعی قدرتمند سبب شد تا دوستداران کمدی، چندان به سینما نیایند و مخاطبان سینمای اجتماعی نیز نتوانند از تمام فیلمهای این حوزه، استقبال به عمل بیاورند درنتیجه، گیشه سینمای اجتماعی سرشکن و بین چند فیلم اجتماعی قدرتمند تقسیم شد و مخاطبان سینمای کمدی که پیشتر استقبال خوبی از کمدی انفرادی رقم زده بودند، در نبود فیلم مشابه در این گونه، به سینماها نیامدند تا گیشه تابستانی سینماهای امسال به این ترتیب رقم بخورد.
با تداوم این روند، امیدواریهای بسیار زیادی وجود داشت که اکران پائیز که با اتمام ماه صفر، از ۷ مهر رقم میخورد، با نمایش چند کمدی قدرتمند، عنان گیشه را در دست گرفته و یک فصل خوب را برای سینماهای کشور رقم بزند اما متاسفانه با شروع ناآرامیها، نهتنها شکوهی نصیب سینماها نشد بلکه سینماها به رکودی رسیدند که میشد آن را با وضعیت سینماها در دوران کرونا مقایسه کرد.
بنابراین در فصل پائیز که همواره یکی از فصلهای مورد علاقه تهیهکنندگان و دفاتر پخش برای اکران فیلم است، تنها ۳ فیلم بام بالا، لوپتو و بخارست به روی پرده رفت که ۲ فیلم از این ۳ فیلم در گونه کودک است.
سینما در فصل پائیز، یکی از راکدترین دوران تاریخ خود را تجربه کرد که طی آن، مخاطب روزانه کشور حتی به زیر ۷ هزار نفر نیز تقلیل یافت. سینمایی که با ناوگانی خسته در اکران قطعا نمیتواند پذیرای طیف گستردهای از مخاطبان باشد اما با این حال، با فروکش کردن ناآرامیها طی هفتههای اخیر، تعداد مخاطبان سینما با رشد خوبی همراه شد و سینماهای کشور، روزانه پذیرای ۱۴ تا ۱۸ هزار نفر هستند که این رقم برای ایام پایانی هفته به بالای ۵۰ هزار نفر نیز میرسد.
افقی که روشن استاکران چند فیلم پرمخاطب با محوریت کمدی سبب افزایش میزان مخاطبان سینما میشوداکنون اما امیدواری بسیاری وجود دارد که با پایان جام جهانی و بهتر شدن شرایط اجتماع، احتمالا از چهارشنبه هفته آینده، چند فیلم جدید به ناوگان سینمایی کشور افزوده شده و تعداد مخاطبان سینما، به میزان خوبی افزایش یابد. اکنون این یک گزاره قطعی است که در شرایط کنونی، آنچه سبب افزایش میزان مخاطبان سینما میشود، تنها اکران چند فیلم پرمخاطب با محوریت کمدی است تا سینماها بتوانند خیلی زود به حیات پیش از ناآرامیها بازگردند.
این گام نخست است چرا که هدف غایی، رسیدن به تعداد مخاطب پیش از دوران کرونا است که این تعداد برای سال ۹۸ که آخرین سال معمولی سینما بود، ۲۶ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر بوده است. هماکنون ۱۰۰ روز به پایان سال مانده که بهترین زمان این ۱۰۰ روز، همین دیماه است و باید از این فرصت، نهایت بهره را به عمل آورد تا با نمایش فیلمهای پرمخاطب، تعداد مخاطبان سینما به بالاتر از ۱۵ میلیون نفر تا پایان سال برسد. اگر این مهم رخ دهد و سینماها بتوانند تا پایان امسال، کف مخاطب خود را در مرز ۱۶ میلیون نفر تعریف کنند، این یعنی گیشه ۵۰۰ میلیارد تومانی که حداقل برای سال پرفرازونشیب ۱۴۰۱، میتواند رقم نسبتا معقولی باشد.
این اتفاق، مرهون یک تصمیمگیری درست و هوشمندانه است که اگر فرصت دی نیز از دست برود، بسیار بعید است که سینماها بتوانند حتی خود را به مرز ۱۴ میلیون مخاطب تا پایان سال برسانند و این رکود، دامنه نگرانیها را برای سینمای ایران در آستانه سال جدید که احتمالا با افزایش قیمت بلیت همراه خواهد بود، بیشتر میکند. بنابراین تصمیم درست برای نمایش فیلمهای پرمخاطب پس از پایان جامجهانی، نه یک تصمیم برای اکران ۱۴۰۱، بلکه یک آمادگی و ذهنیتسازی نزد مخاطبان برای ورود به سینمای ۱۴۰۲ است تا بتوانیم با عبور از این سال عجیب، وضعیت نرمالی را در سینمای ایران تجربه کنیم.
رونق دوباره گیشه سینماها | پژمان جمشیدی مردم را به سینما کشاند
کد خبر 727333 منبع: ایرنا برچسبها سازمان سینمایی کشور کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سازمان سینمایی کشور کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران تعداد مخاطبان سینما سینمای ایران تعداد مخاطب میلیون نفر چند فیلم هزار نفر فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۹۱۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام